تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در آستانه فرا رسیدن ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
جبران خلیل جبران یک نویسنده درجه اول عربزبان است و از عربهاى مسیحى است که تولدش در لبنان بوده ولى پرورش و بزرگشدن و فرهنگش بیشتر در آمریکا بوده است. او عربىنویس و انگلیسىنویس و همچنین نقّاش است و مخصوصا در عربى، از آن شیرینقلمهاى درجه اول است. با اینکه مسیحى است، از شیفتگان على بن ابیطالب علیهالسلاماست. (در میان عربهاى مسیحى، شیفته على ما زیاد داریم. یکى از آنها میکائیل نعیمه است. یکى دیگر جُرج جُرداق است که در چند سال پیش کتابى نوشت به نام «على بن ابى طالب، صوتالعدالة الانسانیة» که اول در یک جلد بود، بعد خودش آن را تفصیل داد و در پنج شش جلد چاپ شد و از بهترین کتابهایى است که راجع به حضرت امیر علیهالسلام نوشته شده است). جبران خلیل مىگوید: من نمىدانم چه رازى است که افرادى پیش از زمان خودشان متولد مىشوند، و على از کسانى است که پیش از زمان خودش متولد شده است. مىخواهد بگوید على براى زمان خودش خیلى زیاد بود. آن زمان، زمان على نبود. ولى حقیقت بهتر، همان است که خود على علیهالسلام فرموده است که اصلاً اینگونه اشخاص در هر زمانى متولد بشوند، پیش از زمان خودشان متولد شدهاند. على علیهالسلاماگر امروز هم متولد شده بود، پیش از زمان خودش بود؛ یعنى آنقدر بزرگند که زمان خودشان، هر زمانى باشد، گنجایش این را که بتواند آنها را بشناسد و بشناساند و معرفى کند، ندارد؛ باید مدتها بگذرد، بعد از مرگشان بار دیگر بازیابى و بازشناسى شوند و به اصطلاح امروز تولد جدید پیدا کنند.
شخصیتهاى بزرگ در زمانهاى بعد بهتر شناخته مىشوند
براى این موضوع عرض کردم که مثالهاى زیادى هست. در میان همه طبقات همینطور است. همین حافظ ـ که مثالش
را ذکر کردم ـ آیا در زمان خودش، همین شهرتى را که در زمان ما دارد، داشت؟ نه. در زمان خودش کسى دیوانش را هم جمع نکرد. خودش هم به خاطر روح عرفانى خاصى که داشت، با اینکه به او مىگفتند، علاقهاى به جمعآورى آن نداشت. حافظ یک مرد عالم است؛ یعنى اول یک عالم است، دوم یک شاعر، و از این جهت با سعدى یا فردوسى فرق مىکند. اینها شاعر هستند و مثلاً سى چهل هزار بیت شعر گفتهاند، کارشان شاعرى بوده. حافظ کارش شاعرى نبوده، یک مرد عالم و مدرّس و محقّق بوده است. بعد از مرگش، رفیقش که دیوانش را جمع کرده، اهمّ آن کتابهایى را که او تدریس مىکرده ذکر نموده است. مفسّر و حافظ قرآن بوده،
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در آستانه فرا رسیدن ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
جبران خلیل جبران یک نویسنده درجه اول عربزبان است و از عربهاى مسیحى است که تولدش در لبنان بوده ولى پرورش و بزرگشدن و فرهنگش بیشتر در آمریکا بوده است. او عربىنویس و انگلیسىنویس و همچنین نقّاش است و مخصوصا در عربى، از آن شیرینقلمهاى درجه اول است. با اینکه مسیحى است، از شیفتگان على بن ابیطالب علیهالسلاماست. (در میان عربهاى مسیحى، شیفته على ما زیاد داریم. یکى از آنها میکائیل نعیمه است. یکى دیگر جُرج جُرداق است که در چند سال پیش کتابى نوشت به نام «على بن ابى طالب، صوتالعدالة الانسانیة» که اول در یک جلد بود، بعد خودش آن را تفصیل داد و در پنج شش جلد چاپ شد و از بهترین کتابهایى است که راجع به حضرت امیر علیهالسلام نوشته شده است). جبران خلیل مىگوید: من نمىدانم چه رازى است که افرادى پیش از زمان خودشان متولد مىشوند، و على از کسانى است که پیش از زمان خودش متولد شده است. مىخواهد بگوید على براى زمان خودش خیلى زیاد بود. آن زمان، زمان على نبود. ولى حقیقت بهتر، همان است که خود على علیهالسلام فرموده است که اصلاً اینگونه اشخاص در هر زمانى متولد بشوند، پیش از زمان خودشان متولد شدهاند. على علیهالسلاماگر امروز هم متولد شده بود، پیش از زمان خودش بود؛ یعنى آنقدر بزرگند که زمان خودشان، هر زمانى باشد، گنجایش این را که بتواند آنها را بشناسد و بشناساند و معرفى کند، ندارد؛ باید مدتها بگذرد، بعد از مرگشان بار دیگر بازیابى و بازشناسى شوند و به اصطلاح امروز تولد جدید پیدا کنند.
شخصیتهاى بزرگ در زمانهاى بعد بهتر شناخته مىشوند
براى این موضوع عرض کردم که مثالهاى زیادى هست. در میان همه طبقات همینطور است. همین حافظ ـ که مثالش
را ذکر کردم ـ آیا در زمان خودش، همین شهرتى را که در زمان ما دارد، داشت؟ نه. در زمان خودش کسى دیوانش را هم جمع نکرد. خودش هم به خاطر روح عرفانى خاصى که داشت، با اینکه به او مىگفتند، علاقهاى به جمعآورى آن نداشت. حافظ یک مرد عالم است؛ یعنى اول یک عالم است، دوم یک شاعر، و از این جهت با سعدى یا فردوسى فرق مىکند. اینها شاعر هستند و مثلاً سى چهل هزار بیت شعر گفتهاند، کارشان شاعرى بوده. حافظ کارش شاعرى نبوده، یک مرد عالم و مدرّس و محقّق بوده است. بعد از مرگش، رفیقش که دیوانش را جمع کرده، اهمّ آن کتابهایى را که او تدریس مىکرده ذکر نموده است. مفسّر و حافظ قرآن بوده،
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
- ۶۸۶
- ۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط